آرتور اشی قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خونِ آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال 1983 دریافت کرد، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد.
او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد. یکی از طرفدارانش نوشته بود: چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب کرده است؟!
او در جواب گفت: در دنیا، 50 میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می کنند.
5 میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند.
500 هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می گیرند.
50 هزار نفر پا به مسابقات می گذارند.
5 هزار نفر سرشناس می شوند.
50 نفر به مسابقات ویمبلدون راه پیدا می کنند،
چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و دو نفر به فینال … و آن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم، هرگز نگفتم “خدایا چرا من؟” و امروز هم که از این بیماری رنج می کشم، نیز نمی گویم “خدایا چرا من؟
”نتیجه اخلاقی:در نبرد بین روزهای سخت و انسان های سخت، این انسانهای سخت هستند که باقی میمانند، نه روزهای سخت
مطلب زیبایی بود علی آقا.
به خاطرم میمونه!!
بروز شدم سری به ما بزنی!!
تا ۲۴ ساعت اینده کد باکس رو تو اخر قالبت کپی کن تا لینکت تایید شه
سلام ☼
ممنون که به وبلاگم اومدی مرسی
باز هم سر بزن خوشحال میشم
سلام علی جووووووووووووووووووووووووووونننننننننن خیلی وب باحالی داری خوشمان آمد
ها اینی که الان گفتی .................
در اسرع وقت اد میشی
مطالب جالبی گذاشتی چندتایی و شو خوندم
حال وکردم
به امید دیدار
کاش باور کنیم هرچه از دوست رسد نیکوست!!!